خوش آمدی ماه مهمانی خدا
دروازه های آسمان گشوده میشود و زمین، در ستاره باران میلادی بزرگ، به هلهله مینشینددر نیمه راه برکت خیز رمضان، رایحه شکوفه های یاس است که کوچه های مدینه را آکنده است.
حسن علیه السلام با چشمانی علوی میآید و افق، رسیدن ارجمندش را دف میکوبد. صدای آمدنش، طنین مهربانی و کرامت است. شانه های صبورش را زمین به تجربه مینشیند؛ آنچنانکه سمفونی سکوتش را.
او با نگاهی از جنس باران میآید و آبهای آزاد جهان، ماهیان تشنه دلش را میزبان میشوند.
هرگز غروب نمیکنی
کوه یعنی تو؛ ولی تو را نادیده انگاشتند و تحمل بیپایانت را بیشرافتان تاریخ، اینچنین به جولان نامردمی کشاندند.
آسمان، تویی که وسعت دلت، زبانزد آبهای زمین است.
ای فرزند حماسه و رأفت! تو آن بهاری که دستان خونریز خزان را یارای به خاک ریختنت نیست. جاودانه ای؛ آن گونه که عشقخواهی تنید؛ آنچنان که باران، رگهای خاک را.
ایمان داریم که طلوع مبارکت را هرگز غروبی نیست.
ای حسن بینهایت!
از بازوان حیدری علی علیه السلام ، تا لبخندهای معطر فاطمه علیهاالسلام نور ابدی توست که کوچه های جانمان را روشن کرده است.
آسمان در آسمان، سپید پرواز توست که اینچنین، قفس ستیزمان کرده است.
ای حسن بینهایت! طراوت پندارت را با کدام گلستان بگوییم که شکفته نشود؟
وقار نگاهت را با کدام کوه بگوییم که سر به تعظیم، خم نکند؟!
تو از گفتگوی مهتاب آمده ای؛ با کلامی که خورشید میپاشد. در معطر صدایت، نفس تازه میکنیم و آینه های حضورت را به استقبال، شکوفه میپاشیم.
چند روز پیش وقت نماز ظهر داشتیم بادخترم دوتایی نماز میخوندیم مثل همیشه دیدم واقعا باچه حوصله ای نازنینم بامن میشینه و بلندمیشه حتی بعضی وقتا نماز ظهرم شانزده رکعت میشه و دخترم فداش بشم احساس میکنه باید همراه بامن همشوبخونه وهمین کارم میکنه بااین تفاوت که درعرض چهار رکعت دوسه بارمیره سریخچال آب میخوره ومیاد گاهی هم پامیشه چادر من و جانمازم رومرتب میکنه ولی خوب بازم زیاد خسته میشه انشالله خدای مهربون نماز هردو مون رو بخصوص تواین ماه مبارک قبول کنه و مارو جزو بندگان صالحش قراربده. الهی آمین. دیروز آخرنماز گفتم بیا دعاکنیم من دعرو میگم و توهم بعد من تکرارکن بعد چنددعا گفتم خدایا مامان بزرگ و آغاجون همیشه سلامت باشند دخترم بعد من تکرار کرد خدایا مامان بزرگ و آغا جون فردا بیان خونه ما. ومن اون لحظه چقدر متاسف شدم برای خودم که چرا به جای اینکه بگم دخترم دعاهای منو تکرارکن نگفتم دخترم دعاهات رو خودت به خدا بگو . واقعا انسان به این کوچکی هم که حتی یکسال هم نشده که معنی خداو دعارو فهمیده حرفایی داره که با خدای خودش بزنه و خواسته ای که به خاطرش دست به دعا برداره . خداوند همه ی خواسته های خوبمون رو اجابت میکنه انشالله. همونطور که اولین خواسته ی در اولین دعای فرشته ی من رو هم اجابت کرد و صبح فردای آنروز زنگ زدیم و مامان بزرگ و آغاجون و عمه و عمو رو واسه افطاری دعوت کردیم خونمون و چقدر به دختر با احساساتم خوش گذشت.